ارتکازفرهنگ فارسی معین( اِ تِ) [ ع . ] (مص ل .) ثابت شدن . ؛~ بر قوس : کمان را بر زمین فرو برده ایستادن . ؛~عرق : برجستن رگ ، پریدن رگ .