ترجمه مقاله

استدامه

فرهنگ فارسی معین

(اِ تِ مِ) [ ع . استدامة ] 1 - (مص م .) همیشه خواستن ، پیوسته خواستن ، دوام چیزی را خواستن . 2 - به درنگ انداختن . 3 - (مص ل .) همیشه بودن . 4 - (اِمص .) همیشگی .
ترجمه مقاله