ترجمه مقاله

اوضاع

فرهنگ فارسی معین

(اَ یا اُ) [ ع . ] (اِ.) جِ وضع . 1 - هیئت ها، شکل ها. 2 - احوال . ؛~ کسی را بی ریخت کردن آرامش کسی را به هم زدن ، وضع کسی را به هم ریختن . ؛~ و احوال چگونگی کارها، کیفیت چیزی یا جایی .
ترجمه مقاله