ترجمه مقاله

بادبان

فرهنگ فارسی معین

(اِمر.) 1 - پارچه ای که به دکل کشتی بندند تا با وزیدن باد کشتی به حرکت درآید، شراع . 2 - آستین ، گریبان ، قبا. 3 - کنایه از: آدم سبکسری که با مردم موأنست کند. 4 - پیاله ، ساغر. 5 - پس و پیش گریبان .
ترجمه مقاله