ترجمه مقاله

بسط

فرهنگ فارسی معین

(بَ) [ ع . ] 1 - (مص م .)گستردن ، پهن کردن . 2 - باز کردن . 3 - شرح دادن . 4 - (اِمص .) انتشار. 5 - فراخی ، وسعت . 6 - آسوده شدن ، آرامش خاطر. 7 - آرامش خاطری که سالک و عارف را دست دهد؛ مق قبض .
ترجمه مقاله