ترجمه مقاله

بلا

فرهنگ فارسی معین

(بَ) [ ع . بلاء ] ( اِ.) 1 - آزمایش . 2 - سختی ، گرفتاری . 3 - مصیبت ، آفت . 4 - بدبختی ای که بدون انتظار و بی سبب بر سر کسی وارد آید. 5 - ظلم ، ستم . ؛ ~ بر سر کسی آوردن کسی را گرفتار زحمت کردن .
ترجمه مقاله