ترجمه مقاله

تاریخ

فرهنگ فارسی معین

[ ع . ] 1 - (مص م .) زمان چیزی را معین کردن . 2 - (اِ.) عددی که زمان را نشان بدهد. 3 - سرگذشت ها و حوادث پیشینیان . ج . تواریخ . ؛ ~ باستان (قدیم ) دربارة ادواری از ازمنة بسیار قدیم بحث می کند و تا انقراض امپراتوری روم غربی به سال 476 م . خاتمه می یابد. ؛ ~ قرون وسطی دربارة ادواری بحث می کند که مابین تاریخ قدیم و تاریخ جدید قرار دارد. ؛ ~ جدید از زمان کشف قارة امریکا آغاز می شود. ؛ ~ معاصر از حوادث زمان ما یا منسوب به ازمنه ای که هنوز شواهد و آثار آن موجود است بحث می کند.
ترجمه مقاله