ترجمه مقاله

تاکسی

فرهنگ فارسی معین

[ فر. ] (اِ.) اتومبیل کرایه ای که مسافران را در داخل شهر از نقطه ای به نقطة دیگر برد. ؛~متر دستگاهی که در تاکسی نصب می شود برای نشان دادن مقدار مسافت پیموده شده تا براساس آن نرخ کرایة مسافر تعیین شود. ؛~ تلفنی نوعی تاکسی که به وسیلة تلفن آن را فرامی خوانند، آژانس . ؛~سرویس نوعی تاکسی که در مسیر ویژه ای رفت و آمد می کند.
ترجمه مقاله