ترجمه مقاله

تلقیح

فرهنگ فارسی معین

(تَ) [ ع . ] (مص م .) 1 - بارور کردن درخت خرمای ماده به وسیلة داخل کردن مایة خرمای نر به درون آن . 2 - واکسن زدن .
ترجمه مقاله