ترجمه مقاله

سبزینه

فرهنگ فارسی معین

(سَ نِ)1 - (ص نسب .)منسوب به سبز، سبزرن گ ، سبزگون . 2 - (اِمر.) مادة سبزرنگی که در حفره های گیاهان موجود است و موجب سبزی اندام های گیاهان می شود، کلرفیل ، خضرة الورق .
ترجمه مقاله