ترجمه مقاله

سفری

فرهنگ فارسی معین

(سَ فَ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) 1 - لوازم سفر. 2 - مسافر. 3 - شاعرانی که در لشکر - کشی ها پادشاه را همراهی می کردند.
ترجمه مقاله