ترجمه مقاله

پناهنده

فرهنگ فارسی معین

(پَ هَ دِ یا دَ) (اِفا.) آن که به کسی یا چیزی پناه برد، زینهاری ، ملتجی . ؛~ اجتماعی کسی که به خاطر رواج تعصب دینی یا اجتماعی یا ناامنی و جنگ در میهنش به کشور دیگری پناه می برد. ؛~ سیاسی کسی که به خاطر مبارزة سیاسی و مخالفت با حکومت کشورش به کشور دیگری پناه می برد.
ترجمه مقاله