ترجمه مقاله

چنگک

فرهنگ فارسی معین

(چَ گَ) (اِمر.) 1 - قلاب (عموماً). 2 - میلة کوتاه فلزی سرکج که چیزی به آن اضافه کنند. 3 - آلتی که بر سر نخ یا ریسمان بندند و بدان ماهی گیرند. 4 - قلابی که فیل را بدان رانند، کجک .
ترجمه مقاله