خروشیدن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. بانگبرآوردن، خروش برآوردن، فریاد کردن، بانگزدن، فریاد زدن، داد زدن، داد کشیدن، نعره زدن،
۲. زاری کردن، ضجه کشیدن، بهفغانآمدن
۳. خروشان شدن
۴. بهتلاطمآمدن، متلاطم شدن
۲. زاری کردن، ضجه کشیدن، بهفغانآمدن
۳. خروشان شدن
۴. بهتلاطمآمدن، متلاطم شدن