ترجمه مقاله

ابریشم

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بریشم، پرند، پرنیان، پیله، حریر
۲. تاره، زه، ساز
۳. بریشمنواز، دستانساز، نوازنده
۴. درختابریشم، شبخسب
ترجمه مقاله