ترجمه مقاله

اهل

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. سزا، صلاحیتدار، مطلع، وارد
۲. رام، سزاوار، صالح
۳. اهالی، بومی، تبعه، ساکن ≠ نااهل
ترجمه مقاله