ترجمه مقاله

برخورد کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. برخوردن، به هم رسیدن، ملاقات کردن
۲. تصادف کردن، تصادم کردن
۳. تلاقی کردن، مصادفشدن
ترجمه مقاله