ترجمه مقاله

بستوه

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. بهتنگآمده، درمانده، ذله، ستوه، عاجز، فرومانده، لاعلاج، مستاصل بیچاره،
۲. دلتنگ، مغموم، ملول
ترجمه مقاله