ترجمه مقاله

تازهکار

فرهنگ مترادف و متضاد

بیتجربه، تازهچرخ، خام، کارآموز، مبتدی، ناآزموده، ناشی، نوپیشه، نوچه ≠ کهنهکار
ترجمه مقاله