تعریف کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. شناساندن، معرفی کردن
۲. بیان کردن، گفتن، نقل کردن، حکایت کردن
۳. توصیف کردن، توضیحدادن، شرحگفتن، وصف کردن
۴. آفرین گفتن، تمجید کردن، ستودن
۲. بیان کردن، گفتن، نقل کردن، حکایت کردن
۳. توصیف کردن، توضیحدادن، شرحگفتن، وصف کردن
۴. آفرین گفتن، تمجید کردن، ستودن