ترجمه مقاله

تعطیل

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. انحلال، برچیدگی، بیکاری، لنگ، متلاشی، مرخصی، منحل، ناکارگی، وقفه
۲. روز بیکاری
۳. بیکار کردن، دست ازکار کشیدن، معطل گذاشتن، مهمل گذاشتن
ترجمه مقاله