ترجمه مقاله

تنفیذ کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. نافذگردانیدن
۲. اجرا کردن، روان کردن(حکم، فرمان)
۳. امضاء کردن (حکم، فرمان)
۴. استوار گردانیدن، تایید کردن
۵. نفوذ کردن
ترجمه مقاله