جوش
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. اتصال، پیوند، لحیم
۲. داغ
۳. جوشش، غلیان
۴. اوج، بحبوحه، هنگامه
۵. دانه
۶. اضطراب، شور
۷. گره
۸. آشفتگی، حرص، خودخوری، عصبانیت فوران شور
۲. داغ
۳. جوشش، غلیان
۴. اوج، بحبوحه، هنگامه
۵. دانه
۶. اضطراب، شور
۷. گره
۸. آشفتگی، حرص، خودخوری، عصبانیت فوران شور