حرکت کردن
فرهنگ مترادف و متضاد
۱. جنبیدن، تکان خوردن، وول خوردن ≠ ساکنشدن
۲. کوچ کردن، کوچیدن، جابهجا شدن، نقلمکان کردن ≠ ماندن
۳. به راه افتادن، رهسپارشدن، عزیمت کردن
۴. فعال شدن، تحرکداشتن
۲. کوچ کردن، کوچیدن، جابهجا شدن، نقلمکان کردن ≠ ماندن
۳. به راه افتادن، رهسپارشدن، عزیمت کردن
۴. فعال شدن، تحرکداشتن