ترجمه مقاله

خلاص کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. نجاتدادن، رهاندن، آزاد کردن، رهانیدن ≠ گرفتار کردن
۲. اعدام کردن، کشتن
۳. آسوده کردن، خلاصی بخشیدن، خلاصی یافتن
ترجمه مقاله