ترجمه مقاله

خوب کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. به کردن، بهبود بخشیدن، شفا دادن، درمان کردن، معالجه کردن، التیام دادن
۲. کار درست انجام دادن، نیکویی کردن
ترجمه مقاله