ترجمه مقاله

سامان دادن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. نظمدادن، مرتب کردن، انتظام بخشیدن، درست کردن
۲. سروسامان دادن، ساماندهی کردن
ترجمه مقاله