ترجمه مقاله

ساکن کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. سکنادادن، مسکن دادن
۲. تختقاپو کردن
۳. مستقر کردن
۴. آرام کردن، فرو نشاندن، تسکین دادن
ترجمه مقاله