ترجمه مقاله

سوخته

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. آتشگرفته، خاکسترشده
۲. گداخته
۳. محترق
۴. بربادرفته
۵. باخته، ناکام
۶. محنتکشیده، زجرکشیده
۷. شیفته، شیدا، عاشق
۸. سوختهجان، سوختهدل
۹. عطشزده، خشک، بیآب (زمین و )
۱۰. شیره، شیره تریاک، جرمتریاک
۱۱. آفتابزده، تیره
ترجمه مقاله