ترجمه مقاله

سیاحت کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. جهانگردی کردن، گردشگری کردن، آفاقپوییدن، آفاقپویی کردن
۲. سیروسفر کردن
۳. نگاه کردن، دیدن
۴. گردش کردن
ترجمه مقاله