ترجمه مقاله

قطع کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. برشدادن، بریدن
۲. گسستن، گسیختن
۳. موقوف کردن
۴. تقطیع ≠ وصل کردن
ترجمه مقاله