ترجمه مقاله

ماندن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. اقامت گزیدن، ماندگار شدن، مقیم شدن
۲. توقف کردن، درنگ کردن
۳. درجا زدن
۴. خسته شدن، فرسودهشدن، کوفته شدن
۵. انتظار کشیدن، منتظرشدن
۶. زنده ماندن، زیستن، عمر کردن
۷. شبیه بودن، شباهت داشتن، مانستن
۸. بیتوته کردن
۹. دوام آور
ترجمه مقاله