متمکن شدنفرهنگ مترادف و متضاد۱. ثروتمندشدن، دارا شدن، توانگر شدن ۲. مستقر شدن، جای گرفتن ۳. مقیم شدن، متمکن ماندن ۴. توانمند شدن