ترجمه مقاله

مداخله کردن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. دخالت کردن، شرکت کردن، دستاندازی کردن
۲. پادرمیانی کردن، شفاعت کردن، میانجیگری کردن، وساطت کردن
ترجمه مقاله