ترجمه مقاله

مصروف داشتن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. اعمال کردن، به کار بردن
۲. صرف کردن، مصروف کردن، خرج کردن
۳. برکنار داشتن، منصرف کردن
ترجمه مقاله