ترجمه مقاله

نهادن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. قراردادن، گذاشتن، نصب کردن
۲. مقرر کردن، مواضعه کردن، وضع کردن، وضع
۳. قرارگذاشتن، قرادادبستن، معاهدهبستن
۴. تعیین کردن، معین کردن
۵. ادا کردن، پرداختن ≠ برداشتن
ترجمه مقاله