ترجمه مقاله

چشم زدن

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. چشمزخمزدن، چشم کردن
۲. ترسیدن، واهمه کردن، هراس داشتن
۳. دودل بودن، مردد بودن، تردیدداشتن، یکدلدودل کردن
ترجمه مقاله