ترجمه مقاله

آدم مصیبت‌زده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات فردی ت‌زده، قربانی، مظلوم، صید، بلازده، بلادیده، آدم ساده بدبخت، بیچاره، آدم بدشانس، مبتلا، شخص بیمار
ترجمه مقاله