ابزار دوزندگی
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: بُعد
ار دوزندگی، چرخ خیاطی
سوزن، سنجاق، انگشتدانه (انگشدانه،انگشتانه)، انگشتانه، قیچی، نخ، قرقره، قزنقفلی، تکمه، الگو، مجسمه، نخکوک، متر، گز، زیپ، سوزندان، کلاف، گلوله، آستر، رویی، لایی، مویی، اِپُل، پته، ابزار
بالشتک، اشل، عمامه، ماسوره، ماکو
منسوج