ازروی غفلت
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: شرایط و عَمَلِ شهود
روی غفلت، شتابزده، زود، هولهولکى، بىتأمل، دستپاچه، عجولانه
سهواً، اشتباهی
بیمطالعه، بدون مقدمه، بیتأمل، بدون تدارک قبلی، اللهبختى، برحسب تصادف، سازماننیافته
باتعلل، دیر، باتأخیر
غفلتاً
بیپروا، ناگهان
هرطور کهشد، هرجوری
مورد غفلت واقعشده ◄واگذاشته▲