استقرار
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: فضای عام
ستقرار، کاشت، جادهی، گذاشتن، چیدمان، لیآوت
اسکان، اُطراق(اتراق)، اقامت، اشغال
تعیین محل زندگی، تبعید، اسکان
مهاجرت، کوچ، سکونت، منزلگیری، سکنا
تأسیس، تشکیل، شکلگیری، برقراری، مشارکت
کارگذاری، بهکارگماری، استخدام، انتصاب، اشتغال