ترجمه مقاله

اقدام‌کننده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار آتی ، آغازکننده، اهتمامکننده، پیشنهاددهنده، شرکت‌کننده (در مزایده یا مناقصه)، نویسنده، مبتکر، آزمایش‌کننده، جوینده، محقق مصلح، ایده‌آلیست، فعال سیاسی، رفرمیست، آدم کمال‌طلب کارگشا، پیمانکار، کارگزار، عامل، مأمور رقیب پیشقدم ◄مجاهد▼ کارفرما، مدیراجرایی، کارآفرین، سرمایه‌گذار، مؤسس، بنیان‌گذار ◄برنامه‌ریز، علت قمارباز
ترجمه مقاله