الگو
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: نظم
ل، نمونه، سرمشق، عبرت، مثال، مثل
سابقه، پیشینه، رویه، رفتار، رویۀقضایی، فریضه
مورد، اُفته، شاهد، مصداق، تجلی، تضمن
قالب، شکل، مسطوره
راهنما، هدی للمتقین
پسزمینه، سابقۀ ذهنی، حافظه
مدل زنده
نمونهبرداری، برش مقطعی، گمانهزنی