ترجمه مقاله

امید داشتن

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: احساسات فردی اشتن، امیدوار بودن، آرزوداشتن، آرزوی چیزی را کشیدن، آرزومند بودن، انتظار داشتن، توقع داشتن، حسرت بردن، حسرت خوردن، تمنا کردن، دهانش آب افتادن منتظر بودن، چشم به‌راه بودن، چشمبردر داشتن، چشم به‌راه دوختن مرادطلبیدن، باور داشتن چشم داشتن، چشمبه دست کسی بودن، کیسه برای کسی دوختن به‌آرزوی خودرسیدن، حاجتش روا شدن، نانش توی روغن افتادن، نصیبش شدن، موفق شدن پشت‌گرمی داشتن پافشاری کردن
ترجمه مقاله