انقلاب
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: تغییر
، قیام، تغییرات ریشهای، تغییر اساسی، جهش، تحول، دگرگونی، تکامل، گردش اوضاع، گردش، چرخش
اخلال، بیخکنی، امحا
آشوب، شورش، طغیان، فتنه، غائله، یاغیگری، سرکشی، تمرد
سرنگونی، واژگون سازی، وارونگی
جهاد، مجاهدت، انقلابیگری، اصولگرایی، بنیادگرایی
نوزایی، رنسانس، تجدید حیات، تولد دوباره
انهدام، اخلال، تخریب، براندازی، خرابکاری
شکست ناگهانی، هزیمت، کودتا
مصیبت، بلا، فاجعه، عامل مرگومیر، شبیخون، عمل غیرمنتظره ◄ عدم انتظار
تشنج، بههمریختگی، نابسامانی، آشوب، هرج ومرج، بلبشو، خیزش، خیزش اجتماعی، بلوا، اغتشاش، تنش
عزل، الغایرژیم، لغو
ضد انقلاب، رجعت
تظاهرات، راهپیمایی، آشوبهای خیابانی، جنگهای چریکی
قیام، نهضت، جنبش، حرکت، انتفاضه، قیام بیستودو بهمن، نهضت مشروطه، مشروطیت
آخرالزمان، [معاد ◄ اصول دین 973]
کمال