ترجمه مقاله

انگیخته شده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام شده، القایی، تشویقی، مصنوعی، ایجادشده، منتجه فعال الهام شده، ملهم تهییج‌شده، افسون‌شده تسلیم‌شده انگیخته، برانگیخته ◄ راغب، معتقد، گرسنه
ترجمه مقاله