ترجمه مقاله

انگیزنده

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام یزنده، مشوق، محرک▼، جالب، جالب توجه، هوس‌انگیز، مطلوب، دوست‌داشتنی وسوسه‌انگیز، اغواکننده، عشوه‌گر، عاشق‌کش، دلربا، فریبنده، شیطانی معتادکننده، اعتیادآور، مستی‌آور، مأنوس دل‌انگیز، دلاویز، دلخواه، خوشایند، دل‌چسب، خوب آگاهی‌دهنده آسانکننده، امیدوارکننده خواستار، ملتمس مروج، اثبات‌کننده مؤید الزام‌آور
ترجمه مقاله