بدن انسان
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: مادۀ آلی
، تن، پیکر، آغوش، ارگانیسم، هیکل، قواره، اندام، قدوقواره، بالا، قدوبالا، قدوقامت
جان، روح
کالبدشناسی، علوم پزشکی، اندام، ماهیچه، مفصل، عضله
قامت، قد، تنه، بروبازو، قدوقامت، بغل، آغوش، پهلو، پشت، شانه، کتف، کت، ستون فقرات، مهره، کمر، بالاتنه، پایینتنه
اجزای بدن:
استخوان، دنده، مهره، ستون فقرات، اسکلت ◄ چارچوب
جمجمه، سَر
گلو، گردن
بازو، آرنج، مچ، مشت، دست
ناخن، انگشت
ران، زانو، ساق، پا
گوش
ابرو، پلک، مژه، چشم
بینی، دماغ ◄ بو
حلق، کام، زبان، لب، دهان
آرواره، فک، دندان
پیشانی، گیسو، شقیقه، لپ، گونه، چانه، چهره، سیما، صورت
جگر، دل، قلب، شُش، ریه، قلوه، کلیه، اندام داخلی، معده
پستان، سینه
تهیگاه، باسن
دستگاه گردش خون: قلب، دل، بطن، عروق، خون
دستگاه تنفس، ریه، شش ◄ تنفس
دستگاه گوارش: امعا، امعاواحشا، دهان، مری، معده، رودۀ کوچک و بزرگ، مقعد
پوست
آلت، بیضه، آلت تناسلی
جنین، نطفه، بار ◄ زایمان
اعصاب، سیستم عصبی
سایر اجزا، ناف، غده، غدد
علوم پزشکی
جسد