ترجمه مقاله

بی‌طرفی

فرهنگ فارسی طیفی

مقوله: اختیار فردی؛ عام طرفی، فقدان ترجیح استثناقائل نشدن، عدم پارتی‌بازی، انتخاب اصلح، انصاف، عدل عدم تعهد، بی‌احساسی، خونسردی، فقدان عاطفه، بی‌تفاوتی فقدان اخلاقیات، بی‌طرفی اخلاقی (مذهبی)، لامذهبی آمادگی شنیدن پیشنهادات، فقدان پیشداوری دودلی، تردید رأی ممتنع، تحریم انتخابات، اجتناب، امتناع، خودداری، عدم صراحت، طفره، صرفنظر، اکراه آزاداندیشی، آزادفکری، آسان‌گیری رأی شناور، بی‌عزمی میانه‌روی، اعتدال، ملایمت میانجی‌گری فقدان انتخاب▲
ترجمه مقاله