بیفایده
فرهنگ فارسی طیفی
مقوله: اختیار آتی
فایده، بیمصرف، بیلطف، بیموضوع، بیجا، بیهوده، بهدردنخور
عبث، لاطائل، مهمل، یامفت، یاوه، بیمعنی (بیمعنا)
بیارزش، بیسکه، بیثمر، بیخاصیت، مذبوحانه، بیحاصل، بیبَر، هدر، بینتیجه، دلسرد کننده
لغو
هرزه
آشغال، بنجل، نخاله، آشغالی، بلااستفاده، ازکارافتاده، اسقاط، اسقاطی، آنتیک، دورانداختنی، نامرغوب، ضایع شده